بسم الله الرحمن الرحیم
Search
Close this search box.

۹ تکنیک کاربردی برای آموزش مکالمه عربی

تکنیکهای یادگیری زبان

تکنیک کاربردی آموزش مکالمه چیستند؟

اگر در حال آموزش مکالمه عربی (یا هر زبان دیگری) باشید، چه با یک مدرس آموزش ببینید و چه به صورت خودآموز (مثل استفاده از پکیج‌های آموزشی)، یادگیری خودتان را نباید به وقت خاصی موکول کنید. شما هر روز هفته، هر چه بیشتر خودتان را در معرض زبان جدید قرار بدهید، بیشتر با زبان جدید مأنوس می‌شوید. مثلا:

  • سایت‌های به زبان جدید سر بزنید؛
  • در کتاب‌های به زبان جدید تورقی بزنید؛
  • در صورت امکان کانال‌های تلویزیونی به همان زبان را مشاهده بکنید؛
  • و اگر برایتان مقدور است تعامل بیشتر با اهل همان زبان داشته باشید؛
  • حتی وقتی که رانندگی می‌کنید و به رادیوی همان زبان گوش بدهید؛

و به طور کلی هر چه بیشتر خودتان را در معرض زبان جدید قرار دهید، شما را برای رسیدن به مقصود آماده‌تر می‌کند. اما این همه چیز نیست. یعنی لازم هست ولی کافی نیست. زیرا از دو قدم پایه یادگیری زبان، فقط یک گام را برداشته‌اید.

مقاله‌ی «با تکرار این ۲ قدم به قلهٔ تسلط در آموزش زبان برسید» را مطالعه کنید.

دو قدم پایه در آموزش زبان

برای رسیدن به تسلط نیاز به ممارست دارید. یعنی هر چه را می‌شنوید و یاد می‌گیرید، باید به کار ببرید. حتی وقتی سه کلمه یاد بگیرید، باید بتوانید با این سه کلمه جمله بسازید. در ادامه چند تکنیک برای یادگیری و ممارست به زبان جدید را به شما می‌آموزیم. چه با یک مدرس و چه خودآموز باشید، به کارگیری تکنیک‌های زیر کمک فراوانی به تسلط شما می‌کند.

توجه داشته باشید، تکنیک‌های زیر، مکمل آموزش مکالمه شما هستند. یعنی بدون یادگیری، بدون مدرس یا هر فرد آشنا به زبان جدیدی که بخواهید از او بیاموزید، این تکنیک‌ها کارآیی چندانی نخواهند داشت.

 

تکنیک مونولوگ آزاد

تا به حال زبان آموزان زیادی را دیده‌ام که در هنگام آموزش مکالمه جدید، برای تعبیر کلام خود، خیلی سعی می‌کنند، ولی نمی‌توانند روان صحبت کنند. مثلا:

ئـــــــه أنا… ئـــــــه ذَهَبتُــــــــــــــــ… ئـــــــــــــــه إلیٰ الــــــــــــــــبَـــیـــت ثُمَّ…

آن‌ها می‌دانند چه می‌خواهند بگویند ولی نمی‌توانند روان سخن بگویند. دلیلش این است که آن‌ها به زبان جدید تکلم نمی‌کنند. بلکه ترجمه‌ی آن را بیان می‌کنند. چطوری؟ آن‌ها در حقیقت مفاهیم ذهنی‌شان را به زبان مادری (مثلا فارسی) تعبیر می‌کنند سپس سعی می‌کنند همان را ذهنی ترجمه و بیان کنند و عملا یا نمی‌توانند یا اگر بتوانند، بسیار کند حرف می‌زنند. این دیگر اسمش تکلم نیست. ترجمه است! و یکی از مشکلات رایجی است که در تدریسم از بسیاری زبان آموزان دیده‌ام. راه حلش چیست؟ حذف واسطه‌ی تکلم یعنی ترجمه‌ی ذهنی! که از مونولوگ شروع می‌شود.

مونولوگ همان گفت‌وگو‌هایی است که با درون خود داریم. زبانِ مغز، تصویری است و پشت هر کلامی که به کار می‌بریم تصوّری نهفته است. به عنوان مثال می‌گویم «پرواز»، هر کسی چیزی را تصور می‌کند. یکی گنجشک، یکی هواپیما، یکی تصویر دو پرنده‌ی عاشق را می‌بیند که به آسمان صعود می‌کنند. شما هم همین الان تصویری از لفظ پرواز در ذهنتان شکل گرفت. مغز ما ابتدا تصویری را تصور می‌کند و سپس این تصویر تبدیل به گفتار می‌شود. تا به حال دیده‌اید بعضی آدم‌ها بلند بلند با خودشان حرف می‌زنند؟ در واقع آن‌ها بلند بلند فکر می‌کنند. یعنی تصور‌های ذهنی‌شان را تبدیل به زبان گفتار می‌کنند. این دقیقا همان مونولوگ است و ما می‌خواهیم سعی کنیم این مونولوگ را به زبان جدید تمرین کنیم.

تکنیکهای یادگیری زبان

تکنیک مونولوگ یعنی به جای زبان مادری، با زبان جدیدی که می‌آموزیم، شروع به سخن گفتن با خودمان کنیم. این تکنیک باعث می‌شود تا سخن گفتن به زبان جدید را در عمق درونمان (یعنی افکارمان) تمرین کنیم. در واقع ما با این تکنیک می‌آموزیم تا به زبان جدید فکر کنیم، و سخن را آغاز کنیم. لحظاتی با خودتان خلوت کنید و بدون هیچ محدودیتی شروع به سخن گفتن کنید. حتی شده اشتباه صحبت کنید و از اشتباه کردن نگران نباشید. در تکنیک مونولوگ آزاد بایستی راجع به موضوعات ملموس و کاربردی در زندگی شخصی خودتان، مثل کار، درس، علاقه‌مندی‌ها، آشپزی، ورزش و هر چیزی که در زندگی شخصی شما کاربردی است سخن بگویید.  کنار خودتان دفترچه یادداشتی داشته باشید تا کلمات جدیدی که نمی‌دانید را یادداشت کرده و سپس بعد از انجام این تکنیک به فرهنگ لغت یا افراد آشنا مراجعه کنید و معادل آن را در دفترچه یادداشت ثبت کنید و همیشه این یادداشت کنارتان باشد. آن‌قدر این تکنیک را باید انجام دهید تا حتی در خوابتان هم به زبان جدید سخن بگویید.

 

تکنیک دیالوگ آزاد

آموزش مکالمه را بایستی از ملموس‌ترین چیز‌های روز‌مره‌ی خودمان که برایمان کاربرد دارد آغاز کنیم. مثل خانه، شغل، خانواده و… مونولوگ تمرینی است برای تفکر به زبان جدید ولی ما نیاز داریم تا کنار یک نفر دیگر به گفت‌وگو بنشینیم چون با این کار متوجه ضعف‌هایمان خواهیم شد. برای همین دیالوگ‌ها مکمل مونولوگ‌هاست.

دیالوگ آزاد یعنی با یک نفر دیگر، با موضوع آزاد، به زبان جدید گفت و گو کنیم. در این تکنیک زبان آموز راجع به موضوعات کاربردی و ملموس زندگی خود با یک نفر دیگر به گفت‌وگو می‌نشیند. فایده‌ی این کار این است که زبان آموز از ملموس‌ترین چیز‌هایی که در زندگی‌اش موجود است تکلم می‌کند.

اگر مبتدی باشید شاید برای شروع کمی سخت باشد چون دایره لغاتتان کم است؛ اما پیشنهاد ما این است که دفترچه یادداشتی کنار خود داشته باشد تا کلمات ناآشنا را یادداشت کرده و بعد دنبال معادل آن‌ها برود. فایده‌ی این روش برای زبان آموز مبتدی این است که متوجه می‌شود با چه اصطلاحات کاربردی در زبان جدید آشنا نیست و با مرور زمان و تکرار فراوان این تکنیک (در کنار سایر تکنیک‌ها) به تسلط نسبی خواهد رسید. نکته‌ی مهم این است که مانند مونولوگ هیچ گاه از اشتباه کردن نترسید، و اگر می‌خواهید مطمئن باشید، می‌توانید با یک فرد مسلط به زبان جدید دیالوگ کنید تا همزمان، اشتباهاتتان را اصلاح کند.

 

تکنیک مونولوگ و دیالوگ معین

در مونولوگ آزاد ذهنمان را آزاد می‌گذاریم و راجع به موضوعات ملموس زندگی‌مان مونولوگ می‌کنیم. ولی برای یادگیری حرفه‌ای زبان بایستی رفته رفته از حوزه‌ی زندگی شخصیِ خود خارج شده و وارد حوزه‌های دیگر مثل مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی و علمیِ زبانِ جدید شویم.

برای این کار باید منبعی از این حوزه‌ها را انتخاب کنید (مثل مطالعه‌ی مقالات و کتاب‌ها یا مشاهده کلیپ‌ها و… به همان زبان) سپس با خودتان در فضایی آرام خلوت کنید و تأمل در منابع را به زبان جدید و حتما با صدای بلند مرور (و باز روایی) کنید. سعی کنید از کلمات و عبارات همان کتاب یا کلیپ (در باز روایی مونولوگی خود) استفاده کنید.

بنابراین تکنیک مونولوگ معین یعنی راجع به موضوعی معین (که مطالعه یا مشاهده کرده‌ایم) با خودمان مونولوگ کنیم.

همان طور که گفته شد، دیالوگ‌ها مکمل مونولوگ‌ها هستند. وقتی شما راجع به موضوعی معین، مونولوگ کردید، نیاز دارید تا با یک نفر دیگر راجع به همان موضوع گفت‌و‌گو (دیالوگ) کنید چون مطالب را بهتر یاد می‌گیرید و بهتر متوجه ضعف‌هایتان خواهید شد.

با همکلاسی‌تان یا هر کس دیگری که می‌تواند به شما در یادگیری کمک کند قرار بگذارید، و بعد از مطالعه منبع معین، راجع به همان موضوع با یکدیگر گفت‌وگو کنید.

بنابراین دیالوگ معین یعنی راجع به منبعی معین با یک نفر دیگر گفت‌وگو کنید.

 

تکنیک مونولوگ و دیالوگ پرسشی:

تکنیک دیگری علاوه بر تکنیک‌های فوق وجود دارد که موجب تقویت مهارت‌های زبانی شما می‌شود.

گوشه‌ای آرام نشسته و راجع به زندگی شخصی‌تان یا منبعی که مطالعه یا مشاهده کرده‌اید، با خودتان (به صورت مونولوگ) سؤال پرسیده و به خودتان پاسخ دهید. طرح سؤال و سپس ارائه جواب، ذهنتان را شدیدا درگیرِ تولید به زبان جدید خواهد کرد و موجب تقویت مهارت‌های زبانی خواهد شد.

در مونولوگ پرسشی شما با خودتان سؤال و جواب می‌کنید پس در دیالوگ، شما همین تکنیک را با یک نفر دیگر پیاده می‌کنید. به این شکل که اول شما سؤال می‌پرسید و همراهتان پاسخ می‌دهد، سپس او می‌پرسد و شما پاسخ می‌دهید.

 

تکنیک جمله‌سازی

لغات جدید چالش یادگیری در هر زبانی است. فرض کنید یک نفر پیدا شود و برای یادگیری زبان زحمت بکشد و به اندازه‌ی یک دیکشنری ۱۰ هزار کلمه‌ای، لغت حفظ کند… زیادی زحمت کشیده زیرا به تسلط نمی‌رسد! و بعد از گذشت یکسال بیش از نصف همان لغات را فراموش خواهد کرد. شما چه فقط ۱۰ کلمه از یک زبان را حفظ کنید، چه هزار کلمه، فرقی نمی‌کند… تا مادامی که لغات را کاربردی نیاموزید به زبان جدید مسلط نمی‌شوید. زیرا زبان مثل یک شبکه‌ی به هم پیوسته است و کلمات به هم پیوند می‌خورند و عبارات و جملات را می‌سازند. بنابراین اصلِ آموزش مکالمه، یادگیریِ ربط لغات به یکدیگر است. نتیجه این که نباید لغات را صرفا حفظ کرد. بلکه باید آن‌ها را به شکلی کاربردی آموخت. اما چگونه؟ با استفاده از تکنیک جمله سازی. شما هر کلمه‌ی جدیدی که یاد می‌گیرید باید بتوانید با آن جمله بسازید. این جملات بایستی ساده، منطقی و در زندگی شخصی شما کاربرد داشته باشد. در شروع از جملات ساده، ۲-۳ کلمه‌ای و کاربردی استفاده کنید. مثلا شما امروز این ۵ کلمه را آموختید: جلس (نشست)، شاهدَ (دید)، تِلفاز (تلویزیون)، منضدة (میز) و أمام (مقابل و روبه‌رو). باید بتوانید با همین ۵ کلمه‌ی ساده جمله بسازید:

1) شاهدتُ التلفاز. (تلویزیون را مشاهده کردم.)

2) التلفاز علی المنضدة. (تلویزیون روی میز است.)

3) جلست أمام التفاز. (مقابل تلویزیون نشستم.)

۴) المنضدة أمام التلفاز. (میز مقابل تلویزیون است.)

۵) جلستُ علیٰ المنضدة امامَ التلفاز و شاهدته (بر میز مقابل تلویزیون نشستم و آن را مشاهده کردم.)

سپس روز بعد کلمه‌ی کرسي (کرسی) را می‌آموزید.

فراموش نکنید با به چالش کشیدن خودتان پیشرفت خواهید. هر چقدر بیشتر به زبان مسلط شدید، خودتان را با ساختن جملات جدید و ابتکاری محک بزنید.

همین طور با دو الی سه کلمه ساده جمله سازی کنید و هر چه بیشتر بیاموزید، جملات پیچیده‌تری را استفاده کنید. فراموش نکنید با به چالش کشیدن خودتان پیشرفت خواهید. هر چقدر بیشتر به زبان مسلط شدید، خودتان را با ساختن جملات جدید و ابتکاری محک بزنید.

بهتر است همین جملاتتان را مکتوب کرده و هنگام کلاس، آن را با مدرس زبان خود در میان بگذارید. (یا اگر آموزش نمی‌بینید، اقلا یک نفر مسلط به آن زبان را بیابید و جملات را با او در میان بگذارید تا از او بیاموزید. چون باید یک نفر باشد تا شما را آسیب شناسی کند.)

 

تکنیک تمرین جملات

تکنیک تمرین جملات یعنی جمله یا عبارتی از زبان جدید را انتخاب کنید تصویر آن جمله را در ذهن خود تصور کنید و سپس تصاویر را تغییر دهید و متناسب با تصویر جدید، جمله جدید را بازگو کنید.

به عنوان مثال:

ذهب علاء و حسین إلی النادی. (علا و حسین به باشگاه رفتند) در این جا تصویر دو نفر به نام علا و حسین را در ذهنمان مشاهده می‌کنیم و سپس افراد یا موقعیت‌ها را تغییر می‌دهیم و برای هر تغییری یک جمله می‌سازیم. مثلا:

  1. ذهبت سارة و زینب إلی النادي. (ساره و زینب به باشگاه ورزشی رفتند.)
  2. (بیت) ذهبت سارة و زینب إلی البیت. (ساره و زینب به خانه رفتند.)
  3. (هم) هم ذهبوا إلی البیت. (آن‌ها به خانه رفتند.)
  4. (مطعم) هم ذهبوا إلی المطعم. (آن‌ها به رستوان رفتند.)
  5. (جاؤوا) هم جاؤوا إلی المطعم. (آن‌ها به رستوران آمدند.)
  6. (هنَّ) هنَّ جِئْنَ إلی المطعم. (آن چند خانم به رستوران آمدند.)
  7. (المطب) هنَّ جِئنَ إلی المطب. (آن چند خانم به مطب پزشک آمدند.)
  8. (جلسنَ في الغرفة) هنَّ جلسنَ في الغرفة. (آن‌ها در اتاق نشستند.)
  9. (أنتما) أنتما جلستما في الغرفة. (شما دو نفر در اتاق نشستید.)

توجه داشته باشید، این تکنیک صرفا بازی با کلمات نیست. یعنی نباید این کلمات را طوطی‌وار تغییر دهیم بلکه هر جمله‌ای باید ریشه در یک تصویرِ درستِ ذهنی داشته باشد. در غیر این صورت این تکنیک اثرش کاهش می‌یابد. شما بایستی بعد از گفتن هر جمله‌ای، یا این که موقعیتی از تصویر را تغییر دهید، یا اشخاص آن را. به صورت همزمان هم موقعیت و هم اشخاص را تغییر ندهید. می‌توان برای رسیدن به تسلط خوب در این تمرین جملات را نوشت اما فراموش نکنیم محوریت با تکلم شفاهی است.

 

تکنیک روایت شفاهی

در این تکنیک شما راجع به موضوعی مطالعه می‌کنید یا کلیپی مشاهده می‌کنید. سپس خودتان را ملزم می‌کنید تا کل مطالب را در قالب یک دقیقه باز روایی کنید. توجه داشته باشید که هیچ گاه در این تکنیک از نقل قول‌ها استفاده نکنید بلکه نقل قول‌ها را تبدیل به جملات خبری سوم شخص می‌کنید. به مثال زیر توجه کنید:

علی طالبٌ في الجامعة هو دائما یقول لأصدقائه: «أنا أکره الکذب». و لذالک…

علی دانشجوئی در دانشگاه است. او همواره به دوستانش می‌گوید: «من از دروغ متنفرم» و برای همین…

در بازروایی این جمله به صورت حکایت نگویید:

علی طالب في الجامعه هو یقول: «أنا أکره الکذب»؛

بلکه نقل قول را تبدیل به یک جمله‌ی خبری ساده به صورت سوم شخص بکنید به این شکل:

علی طالب في الجامعة و هو يكره الكذب.

تصور کنید شما گزارشگری هستید که فقط یک دقیقه فرصت روایت دارید. یک ضبط صدا آماده کنید و یک دقیقه برای خودتان زمان بگیرید و سعی کنید تمامی موضوع را در فقط یک دقیقه باز روایی کرده و روایت خود را ضبط کنید. این یک دقیقه را ۲ دقیقه یا ۵ دقیقه نکنید! زیرا برای یادگیری باید مغزتان تحت چالش قرار دهید و این یک دقیقه خود چالشی جدی برای مغز است تا از معلومات خود استفاده کند. سرانجام این را با مدرس خود یا یک فرد مسلط به زبان جدیدتان (که به او اعتماد دارید) در میان بگذارید تا شما را آسیب شناسی کنند.

 

تکنیک روایت مکتوب

نوشتن تأثیر فراوانی در تثبیت مهارت‌های زبانی دارد. در این تکنیک همانند تکنیک سابق، شما به جای روایت شفاهی، حکایت را در قالب یک پاراگراف 50 الی 100 کلمه‌ای می‌نویسید. تکنیک روایت مکتوب با نوشتن یک سرگذشت به خودتان در تقویت مهارت‌های زبانی کمک می‌کنید. می‌توانید این تکنیک را در ادامه‌ی تکنیک قبل به کار ببرید. یعنی بعد از روایت شفاهی در قالب یک دقیقه، به خودتان فرصتی دهید و همان روایت را مکتوب کنید. حتما بعد از نوشتن آن را با مدرس‌تان یا یک آشنا به همان زبان در میان بگذارید، زیرا باید حتما آسیب‌شناسی شوید.

 

تکنیک حوار مفتوح

همه دور هم می‌نشنیم و راجع به موضوعی مشخص یا زندگی فردی خودمان با یکدیگر گفت و گو می‌کنیم. گعده‌ی آزاد همه با هم گفت و گو می‌کنند و البته اگر این تکنیک در کلاس آموزشی پیاده شود، مدرس بایستی از صحبت کردن تا حد ممکن بکاهد و فقط در حد ضرورت تکلم کند و با انداختن توپِ سخن در بازیِ گعده به شاگردانش مجال دهد تا خودشان گفت و گو کنند و او فقط بر مدیریت گعده و رفع اشکال زبان آموزان تمرکز کند. البته این تکنیک منحصر در کلاس آموزشی نیست. شما اگر با چند نفر دیگر در حال یادگیری زبان جدید هستید، می‌توانید ساعاتی را قرار بگذارید تا به گعده‌ی آزاد به زبان جدید بپردازید.

***

تکنیک‌های فوق و بسیاری تکنیک‌های دیگر را من در کلاس‌هایم برای شاگردان پیاده می‌کنم تا مهارت‌های زبانی‌شان را تقویت کنند. به بیان دیگر این تکنیک‌ها تجربه شده هستند و برای شما منتشر کردم تا کسانی که از کلاس‌های آموزشی استفاده نمی‌کنند، با به کار بردن همین تکنیک‌ها مهارت‌های خود را پیشرفت دهند.

 

سؤالات رایج:

سؤال: من که تسلطی ندارم ممکن است نتوانم به تنهایی درست بیان کنم و خیلی اشتباه کنم. پس چگونه این روش‌ها کارآیی مفید دارد؟

جواب: کامل گرایی را بگذارید کنار و از اشتباه کردن نگرانی به دل راه ندهید و بدانید اشتباه جزئی از یادگیری است. اگر همه ما در کودکی از افتادن می‌ترسیدیم که هیچ گاه راه رفتن را یاد نمی‌گرفتیم. اگر همه‌ی ما در صحبت کردن اشتباه نمی‌کردیم و مثلا نمی‌گفتیم دیب‌دمینی شاید هیچ وقت زبان مادری را نمی‌آموختیم. پس از اشتباه کردن نترسید. شما به مرور تصحیح خواهید شد، اگر مستمرا یادگیری را ادامه دهید.

 

سؤال: من دایره لغاتم کم است و بسیاری کلمات به زبانم نمی‌آید. چگونه تکنیکهای آموزش مکالمه را انجام دهم؟

پاسخ: همیشه کنار خودتان دفترچه یادداشتی داشته باشید تا کلمات جدیدی که به زبان جدید نمی‌دانید را در آن یادداشت کنید و در اسرع وقت به یک قاموس یا فرهنگ لغت مراجعه کنید و معادل آن را در دفترچه یادداشت ثبت کنید. همیشه این دفترچه یادداشت کنارتان باشد تا با تکرار مرور آن کلمات از ذهنتان فراموش نشوند.

 

سؤال: من نمی‌توانم بسیاری از عبارت‌هایی که تو فارسی بلد هستم، به زبان جدید بیان کنم. چگونه مونولوگ را انجام دهم؟

پاسخ: اصلا دقیقا تکنیک مونولوگ برای این طراحی شده تا شما واسطه‌ی زبان مادری را از یادگیری زبان جدید حذف کنید. بزرگ‌ترین مانع برای یادگیری زبان جدید این است که سعی می‌کنیم عبارات زبان مادری را که در ذهنمان شکل می‌گیرد را به زبان جدید ترجمه کنیم. یعنی در ذهنمان تصاویر و تصوراتی شکل می‌گیرند و به زبان مادری‌مان تعبیر می‌شوند و سپس سعی می‌کنیم همان عبارات را به زبان جدیدی که می‌آموزیم ترجمه کنیم و نتیجه این که سر خورده می‌شویم. چون نمی‌توانیم. اشتباه بزرگ ما این است که می‌خواهیم با واسطه‌ی زبان پیشین‌مان زبان جدید بیاموزیم. در حالی که باید باید باید، واسطه‌ی زبان پیشین را در یادگیری زبان جدید حذف کنید. از الان به بعد سعی کنید مستقیما از تصورات ذهنی‌تان با زبان جدید تعبیر‌سازی کنید. و این حقیقت را در نظر داشته باشید که شما به لحاظ زبانی هم سنِّ کودکی خردسال هستید. پس نباید از خودتان توقع داشته باشید که بتوانید از همین الان تعابیر پیچیده‌ی فلسفی و انتزاعی را بیان کنید. فقط کافی است از مفاهیم ساده، ملموس و کاربردی شروع کنید و رفته رفته آن را توسعه دهید. این گام‌های ساده را خوب بردارید ان‌شاءالله به جایی می‌رسید که قادر خواهید بود تا از اصطلاحات تخصصی و پیچیده‌ی خودتان نیز استفاده کنید.

 

سؤال: من دسترسی به استاد یا زبان آموزان دیگری ندارم تا مثلا با آن‌ها دیالوگ کنم یا به صورت گعده‌ی آزاد گفت و گو کنم. تکلیف من چیست؟

جواب: اگر دسترسی به کسی که با شما تمرین کند ندارید، اشکالی ندارد، فعلا به حداقل کاری که می‌توانید انجام دهید اکتفا کنید. تکنیک‌هایی که انفرادی هستند و نیازی به حضور کسی ندارند (مثل جمله‌بازی، جمله‌سازی، مونولوگ‌ها و…) و همه کارهایی که باعث تقویت استماعتان می‌شود (مثل دیدن فیلم و کلیپ به همان زبان و…) را خوب انجام دهید و حتما فرصت‌هایی پیش خواهد آمد تا با افرادی با هدف مشترک ملاقات کنید و آن هنگام فرصت را غنیمت بشمارید.

 

باز سؤالی داشتید همین جا در میان بگذارید، برای پاسخگویی در خدمت شما هستم.

به دیگران بفرستید

Picture of مهدی سلیمی

مهدی سلیمی

محقق، مدرس و مدیر وبسایت هجرة

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *