عربی فصیح یاد بگیرم؟ یا لهجه را؟ لهجه مثل عراقی خلیجی، لبنانی فرقی نمیکند! کدام را بهتر است یاد بگیرم؟
سلام به همه شما مخاطبان عزیز. این سؤال رایجی است که خیلیها میپرسند. دوست دارند بدانند برای یادگیری فصیح وقت بگذارند؟ یا لهجه؟
یکسالی برای پیادهی اربعین، زمینی به عراق سفر کردم. از مرز مهران، وارد خاک عراق شدیم. قبل ورود به گیت افسران عراقی، بگو مگویِ بین یک مسافر ایرانی با یک افسر عراقی نظر من را جلب کرد. به افسر عراقی دقت کردم به عربی میگفت:
«افتح هايجنطتك اشوفها. [این ساکِتو باز کن ببینم.]»
مسافر ایرانی هم انگار احساس کرده بود که بهش زور میگفت، قبول نمیکرد. آخرش بگو مگوشون بالا گرفت و دست به یقه شدند. البته وقتی وارد خاک عراق میشویم بهتر است به قوانین آنها احترام بگذاریم. برای افسر عراقی این شک بوجود آمده بود که این مسافر درون ساکش در حال حمل چیزی است از نظر قانون عراق ممنوع است. از این طرف هم مسافر ایرانی فکر میکرد به ناحق به او زور میگفت. اگر ریشهی مشکل را بخواهیم ببینیم، یک چیز بود… زبان همدیگر را نمیفهمیدند و تصور بکنید ما مسلمانها اگر زبان همدیگر را خوب نفهمیم، چقدر قشنگ مورد سوء استفادهی دشمن خارجی میشویم. دشمنی که میخواهد، خاورمیانه را به نفع اسرائیل تکه تکه بکند و این اهمیت یادگیری زبانِ عربی را میرساند. سوای از این که عربی زبان قرآن و اهلبیت است.
برگردیم به مسأله اصلی که من فصیح یاد بگیرم یا لهجه را؟
کارآیی لهجه
البته جواب تا حدودی واضح است. لهجه خواهان بیشتری دارد. چون کاربردی است، و خیلیها برایشان سؤال است که اگر فصیح یاد بگیرم، به چه دردم میخورد؟ مثلا اگر رفتم خاک عراق یا مثلا رفتم لبنان و سوریه چطور به فصیح صحبت کنم؟
مثل این میماند که من الآن زبان فارسی را با شما این چنین سخن بگویم. خیلی رسمی و کتابی! اگر شما با این ادبیات در کف خیابانها و مغازهها تکلم کنید، شما را چپ چپ نگاه میکنند.
خوب فصیح هم شبیه همین است. تو کف خیابانهای عراق رفتید و مثلا خواستید از موکبهایشان چای بگیرید بگویید:
«من فضلِكُم! اُریدُ شایاً. [لطفا! چای میخواهم]»
یا بپرسید:
«إلیٰ أینَ أذهب حتیٰ أصِلَ إلیٰ الحرمِ الحسیني (ع) [به کدام مسیر بروم تا به حرم حسینی (ع) برسم؟]»
این طرز صحبت برای عوام مردم نچسب است. البته متوجه میشوند که ایرانی هستید ولی چه بهتر که طوری صحبت کنید احساس کنند زبانشان رو بلدید و از خودشان هستید.
اما همه که عوام نیستند. قشر تحصیلکردهی عربی، طور دیگهای هستند. پس فصیح خیلی هم بیکاربرد نیست. خوب دقت بکنید براتون یه ماجریٰ تعریف میکنم، قشنگ کاربرد فصیح را نشان میدهد.
عربیات دست و پا شکسته است
یکی از دوستان به جهت رفت و آمد زیادش به خاک عراق، در لهجه به یک تسلطی رسیده بود، اما چون تحصیلاتی در علوم اسلامی، ادبیات عرب، الهیات و هر رشتهای که با قواعد عربی سر و کار دارد، تحصیلاتی در این رشتهها نداشت، به فصیح مسلط نبود.
یکی از سالها اجلاس سران کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد و این دوستمان را برای ترجمهی همزمان، دعوت به همکاری کردند. او مترجم یکی از رؤسای کشورهای عربی شده بود. میگفت: «من گفتههای این رئیس را به فارسی، خوب ترجمه میکردم ولی فارسی را به عربیِ لهجه، ترجمه میکردم. نه فصیح! آخرش این رئیس به من گفت:
«عربیتك امکسَّرْ [یعنی عربیات دست و پا شکسته است]»
بعد دوستمان ادامه داد: «آخرش این رئیس یک ساعت خوب به من هدیه داد و همکاری را با من خاتمه دادند.» و بعد افزود: «من اگر به فصیح مسلط بودم، این رئیس، مشتریِ دائمی من میشد.»
البته به نظرم بخواهیم دقیقتر بگوییم، این دوست ما مشتری از دست نداد. بلکه فرصتهای همکاریِ ثروتزایی را از دست داد. چون ترجمه همزمان درآمدش از ترجمه متون خیلی بیشتر است. یک ساعت ترجمه متون درآمدش خیلی خوب است. ولی درآمدِ یک ساعت ترجمه همزمان، از ترجمه متون پنج برابر بیشتر است. یعنی اگر کسی در این زمینه مطرح شناخته بشود و جاهای مختلفی دعوت به همکاری بشود، معاشش رونق میگیرد. اگر این دوست ما به فصیح مسلّط بود، زمینههای همکاریِ پر رونقی برایش باز میشد.
کارآیی فصیح
پس اگر خواستید با قشر نخبگانی جوامع عربی، افراد تأثیر گذار، امثال رؤسا و وزراء، اساتید حوزه و دانشگاه، در سمینارها، نشستها و اجلاسها ارتباط مؤثر بگیرید و از همه مهمتر در رسانههایشان حضور مؤثر داشته باشید، باید زبان فصیح را بلد باشید.
در کشورهای عربی، افراد تحصیل کرده، خصوصا در رسانهها، همایشها، اجلاسها و در این جاهای خیلی شیک و رسمی، به زبان فصیح صحبت میکنند.
نه فقط این! شما الآن سفری به کشورهای عربی بکنید…
- وقتی به تابلوهای راهنمایی و رانندگیشان دقت بکنید،
- وقتی کتابهایشان را باز بکنید،
- حتی کاتالوگِ یک محصول را بخواهید بخوانید،
- قرارداد تجاری ببندید،
- یا رادیو را روشن بکنید
- یا در تلویزیون به اخبارشان گوش دهید،
همه اینها به زبان فصیح است. به بیان دیگر، اگر کسی نخواهد زبان فصیح را یاد بگیرد، عملا خودش را از بخش مهمی از ارتباطات در جوامع عربی محروم کرده است.
جمع بندی
برای یادگیری زبان عربی، فصیح بهتر است بیاموزم یا لهجه؟
اگر فقط خواستید یک سفرِ معمولی در حد زیارت یا سیاحت به کشوری عربی بروید، مثلا در حد:
- سلام،
- احوالپرسی،
- این چنده؟
- کجا برم؟
برای اینها، لهجه را یاد بگیرید برایتان کافی است. اما اگر خواستید ارتباطاتی عمیقتر از اینها داشته باشید و معاشتان را از این طریق رونق دهید، مثلا:
- تاجری هستید که میخواهید کار و کسبتان را در کشورهای عربی توسعه دهید،
- یا میخواهید با قشر نخبگان و اساتید حوزه و دانشگاه ارتباط بگیرید،
- در اجلاسها، همایشها، رسانههایشان حضور مؤثر داشته باشید
- و معاشتان را از این طریق رونق بدهید،
اگر فصیح بلد نباشید، حتما فرصتهای خوبی را از دست خواهید داد. خیلی راحت بگویم، اگر فصیح بلد نباشید، به چشمِ افرادِ مؤثر کشورهای عربی نخواهید آمد.
چون لهجه زبان عوام مردمِ آنهاست و فصیح زبانِ خواص و قشر نخبگان آنهاست.
اما توصیه من به آنهایی که میخواهند فقط لهجه را یاد بگیرند، حتما فصیح را تا حد مقدمات، بیاموزند، در حدی که بتوانند خودشان را معرفی بکنند، و متوجه بشوند طرف مقابل چه میگوید، برای این موارد یادگیری فصیح لازم است… بعد وارد لهجهها بشوند. و آنهایی که میخواهند بیشتر یاد بگیرند، دیگر چه بهتر!
بسیار عالی. متشکرم که وقت گذاشتید و این مقاله را مطالعه کردید. این مقاله و کلیپ آن را حداقل به یک نفر دیگر معرفی کنید تا بقیه هم استفاده کنند. مشتاق نظرات شما برای تولید محتواهای بیشتر هستم. من مهدی سلیمی هستم از هجرت.
Hejra.ir